«ای تیر غمت را دل عشاق نشانه…»
و بد نشانه گرفته دلهای خسته از دوری یار را!
از طلوع آفرینش تا همین ثانیه از عصر غیبت، غمباد هجر منتقم، عجیب گلوگیر آدم و آدمیزاد شده است!
ناله میزنیم از قاف سینه تا عرش الهی؛ به امید اینکه همای سعادت بر
شانههایمان نشیند و درخت تمنای ظهور در باغ آرزو به تجلی حضور جوانه دهد.
.
خدایا!
خستهایم…
بس است هرچه به محک آمدهایم!
در حسرت دیدارش، چشمهایمان ساقی شده و به وسعت تمام ابرهای بارانزا باریده است!
از بام تا شام اشکهایمان بر دامان سحر میریزد!
غمرنگتر از برگ پاییزیم!
در فصل برگریزان ظلم به دنبال سبزی بهار عدالتیم!
زخم فراق، گلبوسهی وصل میطلبد!
دلمان تکبیر فرج میخواهد!
دلتنگ اماممان هستیم!
.
مهدیجان!
تو را میخواهیم
ای شاهبیت عالم وجود…
ای ذخیرهی هدیٰ…
ای بقیهی خدا…
ای امیر پردهنشین!
منتظرترین قاصدک...
ما را در سایت منتظرترین قاصدک دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 4ghasedakemontazer5 بازدید : 134 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 19:23