هوا آلوده است…
زمان سرد است…
و آسمان آبی پژمرده!
و کلاغها قارقارکنان، در پس سیاستی کثیف، دلخوش به میوههای کرمزده، میوهی امید را دود میکنند!
.
سرخی چشمانمان بیداد میکند…
و خسخس سینههایمان فریاد…
امشب دلگیری ماه را ببین!
حتی تاریکی شب هم ضامن این ظلمت و آلودگی نیست!
زمین در پس مصیبت نفس کشیدن،
به دنبال طلوع خورشید حیات و نفس دل انگیز بهار است!
سعدی را بگو:
در هجرت یاران و هجران باران…
کجاست نفسی تا ممد حیات باشد و مفرح ذات؟!
زمین آلودهی درد است!
باید یوسف به کنعان باز گردد
باید باران ببارد!
منتظرترین قاصدک...برچسب : نویسنده : 4ghasedakemontazer5 بازدید : 141